رعنا جاوید | شهرآرانیوز؛ مناسبتهای تقویم سلامت، زمان خوبی برای اجرای رسالت پیشگیری است. براساس روزشمار تقویم، این روزها درحال آگاهسازی درباره هفته جهانی دیابت هستند؛ همانها که در رشته پزشکی پیشگیری و اجتماعی تحصیل میکنند یا فارغالتحصیل شدهاند. تقریبا مطمئنم که از این رشته دانشگاهی، نامونشانی نشنیدهاید و جزئیاتی نمیدانید؛ نه به این دلیل که رشته جدیدی است، بلکه به این دلیل که ناشناس مانده است. در سرزمینی که پزشکان و جراحان شهرت پیدا میکنند، معلوم است که جمله «پیشگیری بهتر از درمان است» را دستکم گرفتهایم.
شاهدش هم این است که بیمهها از متخصصان این رشته حمایتی نمیکنند و پزشکان متخصص دیگر بیماران را به آنها ارجاع نمیدهند. با دکتر لیدا جراحی، استاد دانشگاه و مدیرگروه رشته تخصصی پزشکی پیشگیری و اجتماعی دانشکده پزشکی مشهد، همراه شدهایم تا درباره جزئیات آنچه تحصیل کردهاند و اجرایی میکنند، بدانیم.
در دنیای امروز، مسائلی ازقبیل بالارفتن میانگین سنی جمعیت، گسترش بیماریهای مزمن، هزینه سنگین درمان بیماری ها، مبحث عدالت اجتماعی در سلامت، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر سلامتی و همچنین توسعه بخشیدن به موضوعاتی نظیر پیشگیری از بیماری ها، ارتقای کیفیت زندگی و بهبود سلامتی موجب توجه و ایجاد احساس نیاز به سطحی از پزشکی شده است تا فراتر از توجه صرف به درمان دارویی در بیماران باشد.
این رشته که با عناوین پزشکی اجتماعی و طب پیشگیری از بیماری ها در دنیا معرفی شده است، برای کاهش بیماریها در جامعه، بر روی کاهش عوامل ایجادکننده بیماری متمرکز میشود و بنایش بر این است که عوامل اصلی و ریشهای را هدف قرار دهد. درحقیقت مهمترین رکن در این رشته، مقدم بودن پیشگیری بر درمان است. این رشته در دنیا با نامهای پزشکی اجتماعی، پزشکی پیشگیرانه و بهداشت عمومی (Community Medicine, Preventive Medicine and Public Health) نیز شناخته میشود.
در پزشکی پیشگیری و اجتماعی، توجه به ویژه بر روی بیماریهایی است که علل آن شرایط اجتماعی، اقتصادی، محیطی، فرهنگی، سبک زندگی، تغذیه، تحرک، خودمراقبتی، رفتارهای سالم یا پرخطر، شرایط زندگی، مسکن، درآمد، امنیت، رفاه، عوامل روانی، آموزش و آگاهی و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی درمانی است. با شناسایی این عوامل و آگاه سازی افراد، قدمهای اولیه برای پیشگیری از بروز و شدت یافتن بیماریها برداشته میشود و هر فرد با خودمراقبتی آگاهی پیدا میکند.
توجه به مسائل و مشکلات جامعه، عوامل خطرآفرین و شرایط اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی جامعه و هرآنچه بر سلامت مردم تأثیر میگذارد، در این تخصص اهمیت پیدا میکند. رسالت متخصصان پزشکی اجتماعی و پیشگیری، حفظ و ارتقای سلامت جامعه با تمرکز بر پیشگیری و ترویج شیوههای زندگی سالم، ترویج مراقبتهای بهداشتی و سلامتی، کاهش بار بیماریها و بهبود کیفیت زندگی افراد است.
بله. رشته تخصصی پزشکی اجتماعی برای اولین بار در ایران، دهه ۵۰ در دانشگاه شیراز راه اندازی شد. پس از توقف چندین ساله، چند دانشگاه علوم پزشکی، آموزش پزشکان متخصص این رشته را آغاز کردند. در دانشکده پزشکی مشهد از سال ۸۹ آموزش دستیاران تخصصی پزشکی اجتماعی آغاز شده است. در چند سال اخیر با تغییر رویکرد وزارت بهداشت، تعداد پذیرش دستیاران برای آموزش تخصصی این رشته، بسیار متغیر بوده است؛ از میانگین چهار نفر در هر دانشکده تا توقف و پذیرش نکردن دستیار؛ مثلا در سال گذشته تنها حدود ۹ نفر در کل کشور فارغ التحصیل شدند. در دانشگاه مشهد و در دو سال اخیر، سالانه تنها سه نفر پذیرش شدهاند.
در حال حاضر هشت دانشگاه شامل دانشگاه علوم پزشکی تهران، شهیدبهشتی، شیراز، ایران، اصفهان، مشهد، تبریز و بوشهر این رشته تخصصی را آموزش میدهند و بیش از ۲۵۰ متخصص آن فارغ التحصیل شدهاند که بیشتر به عنوان اعضای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی یا مراکز تحقیقاتی فعالیت میکنند یا در مسئولیتهای اجرایی به عنوان مدیر، پزشک یا کارشناس نظام سلامت یا پزشک کلینیکهای پیشگیری و ارتقای سلامت (در بخش خصوصی) مشغول به کار هستند..
بیشتر متخصصان این رشته که در سیستم دولتی شاغل هستند، درآمدی معادل یک کارمند دارند و به دلیل درآمد مقایسه نشدنی با سایر تخصصهای پزشکی، این رشته بین آقایان جذابیت کمتری دارد و اغلب خانمها آن را انتخاب میکنند.
در بخش خصوصی نیز فارغ التحصیلان رشته گفته شده باوجود اینکه متخصص بالینی هستند و مجوز تأسیس کلینیکهای پیشگیری و ارتقای سلامت (به منظور پیشگیری از بروز بیماریها در افراد جامعه، همراهان بیماران و خانوادههای آنان و نیز پیشگیری از پیشرفت بیماری در افراد بیمار) را دارند، به دلیل پوشش نیافتن بیمهای خدماتشان، برای تأسیس این کلینیکها و تأمین هزینهها با شرایط دشواری روبه رو هستند، درحالی که شایسته نیست رشتهای که بیشترین تأثیر را بر سلامت جامعه میتواند بگذارد، کمترین درآمد را داشته باشد و نتواند به جایگاه شغلی مناسب خود دست پیدا کند.
این بخش در همه دانشگاههای علوم پزشکی وجود دارد که در آن، دانشجویان پزشکی عمومی طی دو تا پنج ماه (دوره آموزش پزشکی اجتماعی و پزشکی خانواده) در مراکز خدمات جامع سلامت، آموزش میبینند. اما تربیت دستیار تخصصی، محدود به چند دانشگاه است و تعداد پذیرش میانگین، سه نفر از هر دو جنس در هر دانشگاه است.
رشته پزشکی اجتماعی نگاه جامع به نیازها و مشکلات سلامت افراد و جامعه دارد و بر همین مبنا به سلامت محوری معتقد است که در نهایت میتواند با مدیریت عوامل و رفتارهای پرخطر و کاهش بروز بیماری ها، از هزینههای ناشی از درمان کم کند و به ارتقای کیفیت زندگی و خودمراقبتی آگاهانه منجر شود. متخصصان پزشکی اجتماعی میتوانند با ترویج فرهنگ پیشگیری و تشخیص زودرس بیماری ها، از گسترش بیماریها و بسیاری از هزینههایی که صرف درمان آنها میشود، جلوگیری کنند. محقق نشدن پرداختهای تخصصی به این دانش آموختگان، باوجود تصریح وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، از محدودیتهای موجود در این مسیر است.
بیمه برای خدمات پزشک قرارداد نمیبندد. یعنی هزینه ویزیت پزشک آزاد است، اما نسخه نویسی در سامانههای بیمه انجام میشود. همین طور ثبت دارو، آزمایشها و موارد دیگر برای بیمار، با توجه به نوع بیمه هر فرد انجام میشود و مشکلی برای بیمار در ادامه مسیر وجود ندارد. پزشکان پزشکی اجتماعی میتوانند در استخدام سایر سازمانها باشند، همان طور که بیشترشان در استخدام دانشگاه و وزارت بهداشت هستند و تعداد کمی به صورت خصوصی کار میکنند.
بله و برای بیماران، پرداخت هزینه ویزیت آزاد مشکل است. مسئله مهم دیگر، نداشتن شناخت افراد جامعه از این خدمات است؛ یعنی مراکز محدودی که دایر شدهاند، مراجعه کننده کافی ندارند. کمتر فردی حاضر است برای ارزیابی خطر و دریافت مشاوره به پزشک متخصص مراجعه کند. بیشتر ما منتظر میمانیم تا بیمار شویم و بعد در جست وجوی درمان برمی آییم، حتی در درمان هم، محبوبترین نوع، نسخه دارویی از نوع آخرین درمان و به صورت تهاجمی است.
افراد کمی حوصله و صبوری برای درمان براساس کم آسیبترین روش را دارند. درمانهای مبتنی بر اصلاحاتی در تحرک، تغذیه، رفتارهای پرخطر، استفاده از داروهای خط اول، مکمل درمانی و رویکردهای کاهش آسیب، نیاز به تعهد و آگاهی بیماران دارد و گرچه در ابتدا سخت به نظر میرسد، با گذشت زمان، با ریشه کنی علت اصلی بیماری، نه تنها مشکل موجود فرد کاهش مییابد، بلکه اثرات سلامتی حاصل از آن، باعث بهبود کیفیت زندگی و ارتقای سلامت فرد میشود؛ به عنوان نمونه در بیماری دیابت اگر فرد برای کنترل بیماری فقط روی دارو تمرکز کند، نه تنها به افزایش مکرر دوز دارو، استفاده از قرصهای ترکیبی چنددارویی و تزریق انسولین نیاز پیدا خواهد کرد که حتی بروز عوارض و افت شدید کیفیت زندگی نیز بسیار محتمل است.
توجه به این نوع درمان البته رسالت همه پزشکان است، اما با توجه به تعدد بیماران در مطب ها، فرصت کوتاه و حتی کم حوصله بودن پزشکان، راهنمایی اغلب به صورت کامل انجام نمیشود، درحالی که پزشکان طب پیشگیری و اجتماعی برای همین مشکلات آموزش دیدهاند و میتوانند به صورت حرفهای و علمی برای ارزیابی و آموزش به بیماران اقدام کنند.
بله؛ ایده فوق العادهای است که کمک بسیاری به معرفی این رشته و درنهایت افزایش کیفیت سلامت افراد جامعه میکند.